خريدهاي پاياني
سلام پسملي خوشگلم از ديروز رفتم بازار تا اگه چيزي جا انداختم رو تموم كنم خلاصه وقتي ما خانومها پامون به بهانه خريد به بازار باز شه ديگه كار تمومه ها يه عالمه خريد كردم البته قيمت بعضي جنسها نجومي بالا رفته بود ديگه با اين شرايط از نظر من هرچي كه ضرورت نداره نبايد خريد كرد حالا خوبه من از زمان داداشي تخت و پارك كالسكه خلاصه همه چي دارم اون موقع من براي داداش اميرحسين مارك پيرگاردين رو خريدم كه اولا اصلا تو بازار نيست به دليل گروني حالا همين ماركهاي مسخره كلي قيمت داره چه برسه به پيرگاردين مغازه هاي بهار هم كه هرچي تو انبار دارن ميفروشن با قيمت گزاف كلا بازاريها اين وسط عمرا ضرر كنن،خلاصه خريدها رو دادم عمو حميد با خودش ببره دفتر، كه بعدا با خودش بياره اما هنوز نيوورده و ديگه از همينهايي كه پيش خودم مونده واست عكس گرفتم يه چيزهايي هم براي داداش اميرحسين گرفتم ولي خريد كلي مربوط به شما گل پسريم شد
كلي ديگه هم هست عمو حميد آوردشون عكس اونا رو هم ميزارم